مرور یکی از تاریخی ترین زمینلرزههای ایران با قدمت ۹۰ سال | زلزله سلماس
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۲۸۶۲۱
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی نوشت: ۹۰ سال قبل، روز قبل از زلزله اصلی سلماس در استان آذربایجانغربی، ساعت ۱۱ صبح شانزدهم اردیبهشت ۱۳۰۹، زمینلرزهای با بزرگی ۵ رخ داد.
پیشلرزه صبح شانزدهم اردیبهشت به هشت روستا و همچنین دیلمقان آسیب رساند و ۲۵ نفر را کشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی زمینلرزه نیمهشب هفدهم اردیبهشت رخ داد، اکثر مردم بیرون از ساختمانها بودند. انتظار میرفت در زمینلرزه اصلی، اگر پیشلرزهای در کار نبود و تصمیم پیشگیرانه اجرا نشده بود، بسیار فراتر از این تعداد کشته میشدند. در این زلزله، دیلمقان، کهنهشهر و روستاهای اطراف به کـلـی تـخریب شـدنـد.
بعـد از زلزلـه، در شمـال غربی ویرانـههای دیـلمـقان، شـهری جدیـد به مـهندسی اسدالله خاور با مشورت مهندسان آلمانی احداث شد که از آن روز به بعد به نام شاهپور نامیده شد.
این شهر -شاهپور- اولین شهر شطرنجی ایران مدرن بود که بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ مجدد به نام تاریخی سلماس نامیده شد. زمینلرزههای با بزرگای ۵.۷ بامداد ۹۸/۱۲/۴ و بزرگای ۶ در عصر ساعت ۱۹:۳۰ همان روز در قطور آذربایجان غربی در سوی دیگر مرز ایران و ترکیه در «باشقلعه» نیز موجب خرابی فراوان شد. در ۷۰ روز که از رخداد این زمینلرزهها میگذرد، ۴۷۰ پسلرزه با بزرگای ۲ تا ۵ ثبت شده و ۲۴ پسلرزه با بزرگای بین ۴ تا ۵ نیز رخ داده و برآورد میشود که در صورت وجود شبکه لرزهنگاری با تعداد زیاد ایستگاههای لرزهنگاری در این ناحیه مرزی، در حدود دو هزارو ۷۰۰ پسلرزه با بزرگای ۲ یا بیشتر در این ناحیه رخ داده باشد.
یکی از آخرین این پسلرزهها -تا زمان نوشتهشدن این یادداشت- در بامداد ۹۹/۲/۱۳ با بزرگای ۲.۵ رخ داد. مسأله مهم آن است که گسل زمینلرزهای زلزله بامداد ۹۸/۱۲/۴ قطور با راستای شمال شرق- جنوب غرب و سازوکاری کششی، یک تلاقی با روند گسل با راستای شمال غرب-جنوب شرق در جنوب قطور دارد که موجب زلزله عصر ۹۸/۱۲/۴ با بزرگای ۶ شد. در واقع به نظر میرسد جنبایی گسل در زلزله اول، موجب تحریک گسل متلاقی با آن و حدود ۱۰ ساعت بعد از زلزله بامداد، موجب رخداد زلزله دوم با بزرگای ۶ شده باشد.
این همان روندی است که در ادامه به سلماس میرسد و موجب زمینلرزههای ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت ۱۳۰۹ سلماس هم شده است. این تلاقیها از نظر تحریک رخداد زمینلرزههای اصلی بعدی همواره از نگاه زلزلهشناسان حائز اهمیت فراواناند.
قطعات گسل زمینلرزهای سلماس در نزدیکی شهر سلماس و مجاورت روستای ملحم و در محل گورستان مسیحیان آشوری، به صورت یک افتگاه گسله با ارتفاع حدود دو تا چهار متر، هنوز بعد از ۹۰ سال دیده میشود. امروزه جمعا در طول حدود ۱۶ کیلومتر میتوان این گسل زمینلرزهای را دنبال کرد و نگارنده در بازدیدهای سال ۱۳۷۳ و ۱۳۹۲ به بررسی میدانی این گسل پرداخته است.
زلزلههای ۹۸/۱۲/۴ قطور به بیش از سههزارو ۵۰۰ واحد مسکونی در این منطقه آسیب زد و حدود ۲۸ روستا در حوالی قطور از این حادثه آسیب دیدند؛ اما این حادثه هیچگونه خسارت جانی برای ایرانیها به همراه نداشت و فقط افرادی زخمی شدند.
در شهر وان ترکیه ۹ نفر کشته شدند. شهرهای ارجیش و وان روی رسوبهای ضخیملایه و بیشتر نرم ساخته شدهاند و به همین دلیل است که با تشدید امواج لرزهای، خسارتهای گستردهتری در ترکیه رخ داد. از نظر تابآوری، شهرهای مرزی ایران و ترکیه شبیه هم هستند و در وان ترکیه شهرکهایی مثل مسکن مهر در ایران وجود دارد که بعد از زمینلرزه اول آبان ۱۳۹۰ وان با بزرگای ۷.۲، از آنها بازدید کردیم. کمتوسعهیافتهترین مناطق ترکیه در شرق این کشور و در مرز با ایران قرار دارد؛ درصورتیکه مناطق شمال غربی ایران را نمیتوان کمتوسعهیافتهترین مناطق ایران دانست. ضمنا در چند ماه اخیر نیز زلزلههایی نسبتا قوی در این منطقه رخ داد.
دو زلزله با بزرگای ۴.۷ در ۲۸ آبان ۹۸ و ۲۷ بهمن ۹۸ در همین پهنه رومرکزی زلزلههای قطور رخ داده بود. اگر پایش زلزلههای کوچک در ایران انجام شود، این ناحیه یکی از مهمترین نواحی کشور برای ارزیابی احتمال رخداد زلزلههای بعدی است؛ البته انشاءالله زمانی که برای ایجاد شبکههای لرزهنگاری با تعداد زیاد دستگاههای لرزهنگاری، برخطکردن شبکهها و ارتباط بینالمللی و برخط علمی با شبکههای لرزهنگاری ترکیه و سایر کشورهای همسایه، هزینه و انرژی لازم مصرف شود و اینگونه فعالیتها خارج از اولویت فرض نشود.
کد خبر 507998 برچسبها زلزله استان آذربایجان غربیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: زلزله استان آذربایجان غربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۲۸۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرور یک تجاوز شیمیایی
واکنش عراق در حلبچه بیش از آنکه به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایتهای جهانی، روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید. بمباران وسیع شیمیایی مردم عراق در حلبچه، کشتاری دهشتناک که در نهایت شگفتی، در روزهای نخست پس از حادثه هیچگونه حس هم دردی و عواطف انسانی و تبلیغاتی جهان را برنینگیخت!
به گزارش ایسنا، استراتژی تعقیب متجاوز در جبهه شمالی بر این اساس طراحیشده بود که با پیشروی در شمال سلیمانیه، در منطقه عمومی ماووت، هدفهای پیشبینیشده تحقق یابد، لیکن بروز مشکلاتی در آن منطقه که عمدتاً ناشی از موانع طبیعی بود، طراحان نظامی را به این نتیجه رساند که محور حلبچه را جایگزین محور ماووت کنند.
با توجه به این نکته که تصرف حلبچه خود هدف مستقلی بود، ضمن اینکه گامی بهسوی مرکز استان نیز محسوب میشد؛ بر این اساس، عملیات حلبچه (والفجر ۱۰) با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران، در سه محور و در چهار مرحله (از تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۳) اجرا شد.
ابتدا با تلاش طاقتفرسای مهندسی، ارتفاعات سخت گذر، مناسب عبور شد، سپس عملیات آغاز گردید. در این عملیات رزمندگان موفق شدند با استفاده از غفلت دشمن، ارتفاعات مرزی را پست سر گذرانند و شهرهای بیاره، طویله، دوجیله، خرمال و حلبچه را تصرف کنند.
بهاینترتیب مقدمات تصرف سد دربندیخان و نیز انسداد جاده مهم سلیمانیه فراهم آمد. پیشبینی میشد که تصرف این منطقه وسیع، نیروهای احتیاط دور ارتش عراق را از جنوب راهی شمال کند و در این زمین، همچون زمین شلمچه و فاو، آسیب فراوانی به ارتش عراق وارد آید؛ لیکن سرفرماندهی ارتش عراق حاضر نشد برای بازپسگیری منطقه حلبچه، یگانهایی را که در جنوب آماده نگهداشته بود، وارد عملیات کند بلکه برای مقابله با رزمندگان، به سلاحهای کشتارجمعی متوسل شد و صرفاً یگانها و نیروهای منطقهای خود را وارد نبرد کرد که آنها نیز کاری از پیش نبردند.
بهعبارتدیگر، واکنش عراق در حلبچه بیش از آنکه به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایتهای جهانی، روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید. بمباران وسیع شیمیایی مردم عراق در حلبچه، کشتاری دهشتناک که در نهایت شگفتی، در روزهای نخست پس از حادثه هیچگونه حس هم دردی و عواطف انسانی و تبلیغاتی جهان را برنینگیخت!
در نیم روز ۱۳۶۶/۱۲/۲۶درحالیکه انبوه مردم حلبچه خانه و کاشانه خود را بهقصد ایران ترک میکردند، به دستور حکومت عراق، نیروی هوایی این کشور، مردم منطقه و خصوصاً روستای انب را هدف بمباران شیمیایی قرار داد که براثر آن حدود ۵۰۰۰ نفر کرد عراقی به شهادت رسیدند.
اسدالله احمدی؛ راوی نیروی زمینی سپاه که حدود یک ساعت پس از شروع بمبارانها به این منطقه آمده بود، مشاهدات خود را اینگونه نوشته است:
«بهاتفاق برادر علیرضا ایزدی؛ راوی قرارگاه فتح جهت مشاهده نتیجه بمباران، به منطقه مذکور رفتیم. شهر و جادههای منتهی به آن بمبارانشده و محل اصابت بمبها به قطر ۷، ۸ متر و به عمق حدود ۲ متر، حفرههایی ایجاد کرده بود.
مقدار زیادی البسه و لحاف و تشک و وسایل زندگی روی جاده ریخته بود. در نزدیکی یک خودرو نظامی عراقی که در حال سوختن بود، به جنازه ۴ نفر که ۲ نفرشان زن بودند و یک نفرشان پسر جوان حدود ۱۴، ۱۵ ساله و یک دختربچه ۶، ۷ ساله برخوردیم.
در سال ۱۹۸۸ م (۱۳۶۷ ش) آمریکاییها چشمان خود را بر روی حلبچه بستند زیرا صدام دشمن ایران بود. ولی او الآن دشمن خودشان است و آنها شهر من (حلبچه) را بهانه قرار دادهاند. احساس تلخ، گزنده و ناخوشایندی به ما دست داده است.
یکی از جنازهها متعلق به دختری بود که از سینه به بالای بدنش وجود نداشت. جنازه دیگر مربوط به یک زن، یک پسرک جوان و یک کودک بود که در حاشیه جاده افتاده بودند.
در این حال صدایی حواس بنده را متوجه جنازه نزدیک مان کرد. با دقت، ولی با شک و تردید خمشده و بار دیگر منتظر شنیدن صدایی شدم. بار دیگر صدایی ضعیف به گوشم رسید. متوجه شدم کودک زنده است. درصدد برآمدیم تا بهگونهای به او کمک کنیم. کودک به پهلو افتاده بود.
از موهای خرمایی و بلندش معلوم بود که دختر است، صورتش خونآلود و ترکشی به بینیاش اصابت و کاملاً نوک بینیاش را سوراخ کرده بود. قسمتی از موهای سر و آسفالت زیر سر دخترک خونی بود. کمی دقت کردم دیدم نفس میکشد و یک ترکش نسبتاً بزرگ نیز به ساق پای راستش اصابت کرده بود.
از فاصله ۱۰۰ متری متوجه شدیم که یک خودرو به ما نزدیک میشود. این خودرو ازجمله امکانات از صدها خودروی بهجامانده نیروهای عراقی بود که توسط یکی از برادران لشکر ۸ نجف به سمت ما آورده میشد تا احیاناً به عقب منتقل شود.
با علامت دست ما ایستاد. اتفاقاً آمبولانس بود. به راننده گفتیم احتمالاً بیمارستان شهر حلبچه فعال است. وی پذیرفت تا کودک را به حلبچه برساند. برادر ایزدی یک تشک ابری پیداکرده و به کف ماشین انداخت، سپس دخترک را در کف آمبولانس گذاشتیم، در این حال دخترک چشمش را باز کرد و دچار تهوع شد.
برادر ایزدی با پارچهای صورت او را پاک کرد. دخترک درحالیکه دو دستش را به حالت سپر مقابل سینه و صورت خود گرفته بود؛ با وحشت نگاهی کرد و کلمهای به زبان جاری کرد. با دست به حالت نوازش به وی اشاره کردیم که ناراحت نباشد و نترسد و با زبان نیز همین کلمات را تکرار کردیم.
مقداری زیر سر دخترک را درست کردیم و برادری که ماشین را آورده بود، پشت فرمان نشست و ماشین را به حرکت درآورد. بنده و برادر ایزدی بهاتفاق درحالیکه متأثر بودیم، از کنار جاده از داخل زراعتی که احتمالاً زراعت جو بود بهطرف تپه میرآوه که قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی و لشکر ۸ بود، حرکت کردیم.
دوگانگی در سیاست خارجی آمریکا
در بهار سال ۲۰۰۲ میلادی (۱۳۸۱ هجری شمسی)، درحالیکه واشنگتن برای جنگ با عراق آماده میشد، جورج دبیلو بوش؛ رئیسجمهور وقت آمریکا، آشکارا از عبارت: کسی که مردم خود را بمباران شیمیایی کرده برای صدام استفاده میکند و در واقع بهطور مستقیم به رویداد حلبچه اشاره میکند.
چند ماه بعد نیز یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه در گفتوگو با روزنامهنگاران درباره سیاست آمریکا گفت:
در سال ۱۹۸۸ م (۱۳۶۷ ش) آمریکاییها چشمان خود را بر روی حلبچه بستند زیرا صدام دشمن ایران بود. ولی او الآن دشمن خودشان است و آنها شهر من (حلبچه) را بهانه قرار دادهاند. احساس تلخ، گزنده و ناخوشایندی به ما دست داده است.
سخنان این شهروند عراقی، دیدگاه درستی بود که در آن زمان ارزش تعمق و بررسی داشت. در اوت ۲۰۰۲ م (مرداد ۱۳۸۱) نیز نیویورکتایمز در یکی از عنوانهای خبریاش نوشت: افسران آمریکایی میگویند بهرغم استفاده عراق از گاز شیمیایی، آمریکا همچنان در جنگ به این کشور کمک میکرد.
این مقاله همچنین با افشای یکی از برنامههای مخفی آمریکا نوشت: آمریکا در حالی در طرحریزیهای حساس به عراق کمک میکرد که نهادهای اطلاعاتی آمریکا میدانستند فرماندهان عراقی در جریان نبردهای سرنوشتساز جنگ ایران و عراق از جنگافزارهای شیمیایی استفاده خواهند کرد.
پاتریک تایلر؛ رئیس دفتر روزنامه تایمز در واشنگتن در این مقاله به گفتههای سرهنگ والتر پاتریک لانگ (از افسران ارشد سابق اطلاعات نظامی از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا) استناد میکند که بدون افشای جزئیات مسائل دارای طبقهبندی و در توجیه این اقدام گفته است:
جامعه اطلاعاتی آمریکا برای آنکه مطمئن شود عراق در جنگ شکست نخواهد خورد بهجز کمک به این کشور چاره دیگری نداشت.
منابع:
۱-جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ چهارم ۱۳۹۹، ص ۹۹
۲-ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق: عملیات والفجر ۱۰ (کتاب پنجاه و چهارم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۲، صص ۱۹۵، ۱۹۶
۳-هیتلرمن، یوست ار، رابطه زهرآگین؛ آمریکا و عراق و بمباران شیمیایی حلبچه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۲، صص ۳۸۸، ۳۸۹
انتهای پیام